خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ- شروین طاهری
فکر می کنید نخستین باری که یک رهبر کرملین به ساز مسلمانان رقصید کجا بود؟
بوریس یلتسین در اواسط دهه ۱۹۹۰ در همان حال که درگیر جنگ خونین با جدایی طلبان اسلامگرای ماورای قفقاز – موسوم به جنگ اول چچن- بود، در کازان میهمان مراسم سابانتوی، مهمترین جشن سالانه تاتارها شد.او برای آن که نظرمسلمانان فدراسیون را به خود جلب کند، گذاشت میزبانان تاتار کلاه مدور بومی معروف تیوبتیکا را بر سرش بگذارند و همراه با حرکات موزون آنها مختصر تکانی هم به هیکل تنومندش داد. همچنین برای شرکت در مسابقه سنتی شکستن کوزه سفالی با چوب، اجازه داد میزبانان چشمانش را با دستمال ببندند. پس از هفت دهه برخورد خشک شوروی با آیین های مذهبی و سنتی در گوشه و کنار اوراسیا، خوش رقصی نخستین رهبردموکراتیک روسیه برای اقلیت مسلمان نه تنها فرا رسیدن عصری تازه را نوید می داد، بلکه حکایت از اهمیت بسزای جشن های سابانتوی در فرهنگ نوین این کشور داشت.
در تابستان ۲۰۰۰ ، ولادیمیر پوتین، نخست وزیر وقت که به تازگی از سرکوب جدایی طلبان شبه داعشی آن زمان در گروزنی – موسوم به جنگ دوم چچن – فراغت یافته بود، درصدد برآمد برای زدودن خاطرات تلخ جنگ ، به عنوان رئیس جمهور جدید رابطه ای حسنه با مسلمانان برقرار کند ونه فقط مناطق پرتنش قفقاز و ماورای قفقاز. ولادیمیر ولادیمیرویچ پس ازمصافحه تاریخی اش به سبک اسلامی با احمد غدیروف، پدر و سلف رئیس جمهور فعلی چچن درگروزنی در آستانه ورود به کرملین به کازان آمد تا در جشن سابانتوی شرکت کند.بدین ترتیب این سنت که هدفش بیش از هر چیز بها دادن به کودکان و نوجوانان برای هر چه پخته تر شدن در راه و رسم زندگی است، پختگی مردی را به همراه داشت که تا آن زمان تجربه چندانی در سیاست نداشت. او که رای قابل توجه مسلمانان را در انتخابات ریاست جمهوری بهار آن سال گرفته بود به نشانه تشکر حاضر شد در آئینی سنتی سرش را داخل تغار قاتیق (ماست محلی) کند تا به رسم کهن سکه شانس را بدون دخالت دست در آن بیابد و وقتی آن را یافت و به دندان گرفت به یمن بخت خوش رسما به ساز تاتارها رقصید؛ از کازان تا کرملین و از آن روز تا به امروز، به مدت نزدیک به دو دهه!
اما در روزهایی که خوش رقصی متقابل و راهبردی روس ها و تاتارها همزیستی و مزایای بی نظیری را در فدراسیون به همراه آورده ، برخی چهره های مذهبی در اسلامی بودن سنت رقص به ویژه توسط دوشیزگان به بهانه سابانتوی تشکیک کرده اند. در مقابل بسیاری از تاتارها معتقدند رقص و پایکوبی در این جشن سنت آبا و اجدادی شان است و بدون آن سابانتوی جایگاه خود را به عنوان میراث مشترک چهار و نیم میلیون تاتار با مذاهب مختلف در کشورهای مختلف از دست خواهد داد.
به نظر می رسد این بار به جای دو راهی سنت و مدرنیته شاهد دو راهی سنت و سنت در تاتارستان هستیم:
میراث مشترک مسلمانان و غیر مسلمانان
سابانتوی، یک سنت باستانی مصادف با انقلاب تابستانی (همزمان با شب اول تیر، کوتاه ترین شب سال) است و در حالی که به عنوان مناسک نمادین آغاز فصل شخم زنی زمین ریشه در سنت زراعتی کهن رایج در آسیا ، خاورمیانه و شرق اروپا در هزاره های پیش از اسلام دارد اما امروز به نماد آشتی روسها و اسلام و یک ابزارسیاسی مهمی برای تنظیم روابط میان مسکو با کازان بدل شده، شهری که از سال ۲۰۰۹ رسما لقب سومین پایتخت فدراسیون روسیه را دریافت کرده و مقتدرترین قطب ترک زبانان و مسلمانان فدراسیون محسوب می شود.عید سابانتوی حتی جایگاهی فراتر از عید نوروز یافته که که آن هم یک سنت طبیعی فراگیر به جا مانده از دوران پیش از اسلام در میان اغلب مسلمانان و آلتایی های اوراسیاست.
امسال با آغاز فصل گرما ، جام جهانی هم کمک کرد تا جشنهای سابانتوی داغ تر از هر زمان دیگری برگزار شوند. از روز ۲۱ جولای درست یک هفته پس از عید فطر و فردای بازی ایران و اسپانیا در جام جهانی ۲۰۱۸ بود که هزاران تن از هموطنانمان که در کازان به سر می بردند احتمالا برای اولین بار چشمشان به جشن های سابانتوی افتاد که حال و هوایی شرقی دارند و بخصوص از خوان رنگین غذاهای محلی تاتاری متنعم شدند ضمن این که متوجه خوردنی ها و آشامیدنی های مشترکمان شدند از جمله «آیران» که همان دوغ خودمان است.
این آغاز یک ماه دوره گردانی جشن های تابستانی با محوریت کودکان و نوجوانان و به میزبانی شهرها و روستاهای مختلف منطقه فدرالی بزرگ ولگای روسیه بود. نه فقط تاتارها یا قوم و خویش های نزدیکشان چون باشغیرها و چوواش ها بلکه حتی اقوام مسیحی اوگری-فنلاندی چون اودمورت ها و موراویایی ها سابانتو را جشن گرفتند. در سایر مناطق روسیه نیز نه فقط جوامع تاتاری پراکنده مسلمان یا مسیحی از مسکو و آستاراخان و کریمه گرفته تا سیبری(کراسنویارسک) ، کاسیمو و استپ های نوگای به این جشن ها پیوستند بلکه حتی در مناطق غیر ترک نشین قفقاز نیز سابانتوی به عنوان یک مناسبت اسلامی گرامی داشته شد. اگرچه در همان نگاه اول اسلامی بودن این مناسبت زیر سوال می رود. رقص و آواز زنان و دختران جوان و پذیرایی از میهمانان با نوشیدنی های الکلی در بسیاری از جشنهای مربوط به سابانتوی، حتی آنها که توسط مسلمانان برگزار می شود رایج است. همچنین در سالهای اخیر جشنواره های موسیقی های محلی یا پاپ یک پای ثابت این جشنها شده اند و بعضا اصل مراسم را تحت الشعاع قرار می دهند.
با این وجود هنوز بخش مهمی از جشن ها را رقابتهای ورزشی و تفریحی تشکیل می دهند که به دو دسته آئین «میدان» و «سوران» تقسیم می شوند. دسته اول رقابتهایی جدی هستند و مهمترینشان مسابقات قهرمانی «کوراش»،کشتی خاص تاتارها، شبیه به کشتی چوخه ماست.همچنین است انواع رقابت های سوارکاری و آئین پهلوانی مثل بلند کردن الوارها و وزنه های بزرگ و مسابقات دو با گونی، بالش زنی، حمل سطل آب ،طناب کشی و بالا رفتن از تیرهای عمودی. دسته دوم مسابقاتی سرگرم کننده هستند که برای میهمانان غیر بومی ترتیب داده می شوند که در ابتدای متن شرح دادیم در آنها چه بلایی بر سر یلتسین و پوتین آمد.
در نهایت روز ۲۱ جولای، فینال همه جشن ها یا فستیوال بین المللی سابانتوی با حضور همه اقوام در پارک فرهنگی کالومنسکای مسکو برپا شد. اگرچه برگزاری جشن ملی تاتارها با تاخیر یک ماهه، بازمانده سیاست های حزب کمونیست شوروی است اما در هر حال از به رسمیت شناخته شدن این سنت توسط دولت مرکزی روسیه حکایت دارد. چنان که در سالهای اخیر، شهرداری مسکو یک فستیول نوروزی رسمی را در نخستین روزهای فروردین هر سال با حضور همه کشورها و ملت های نوروزی اوراسیایی از پاکستان و افغانستان گرفته تا ایران و آذربایجان برپا کرده است.
کدام سنت؟
سابانتوی از دو کلمه آلتایی قدیمی سابان(خویش شخم زنی) و توی(جشن) مرکب شده که شکل جمع آن یعنی سابانتوی لاری به مجموعه مناسک مربوطه اطلاق می شود.این عید در حقیقت چیزی نیست جز یک میراث کهن شرقی که هنوز در بعضی از مناطق ایران ،تاجیکستان،افغانستان،هند و حتی چین گرامی داشته می شود. مثلا در خراسان مراسم آغاز فصل شخم زنی «بابای دهقان» نام دارد که اواخر اسفند برگزار می شود و دارای برخی مولفه های مشترک با سابانتوی روسیه است با این تفاوت که فصل گرما در شرق و جنوب خراسان طبیعتا حدود سه ماه زودتر از استپ های سرد و برف گیر ناحیه ولگا در شمالی ترین سرحدات آسیا فرا می رسد. در نخستین شب تابستان، همزمان با سابانتوی، اقوام اسلاو از روسها گرفته تا صرب ها نیز یکی از قدیمی ترین آئین های زنده بشری به نام کوپالا یا جشن خورشید را برپا می کنند.از سویی دیگر در سند تاریخی مهم ابن فضلان، فرستاده خلیفه عباسی به روسیه امروزی به سال ۹۲۱ میلادی آمده است که بلغارهای تازه اسلام آورده ناحیه ولگا،جشنی تابستانی را با آئین ها و آوازها و رقص هایی که محتوایی مذهبی داشتند به جا می آوردند. البته در مورد زمان دقیق جشن باستانی بلغارها اختلاف نظر وجود دارد چه در حال حاضر روز ۲۱ ماه مه( اول خرداد) به عنوان «روز بلغارهای ولگا» در روسیه و چند کشور اسلاوی دیگر تعطیل رسمی به حساب می آید و برخی تاتارهای مسیحی مثلا در شرق اروپا و حوزه بالتیک آن روز را به عنوان سابانتوی جشن می گیرند. تمام این جشنها یک تم قدیمی مشترک هم دارند؛ میدان دادن به پسران نوجوان و گشودن بخت دوشیزگان. در هر حال این میراث داران بلغارها در حاشیه ولگا به ویژه از قرن ۱۵ میلادی در قالب قلمروی خانات تاتار و باشغیر بودند که به این مراسم هویتی بیش از پیش تاتاری و اسلامی بخشیدند.
عجیب آن که حتی به رغم تسلط تزارها بر سواحل ولگا و کوه های اورال که به مسیحی شدن بخشی از ترکان انجامید، هنوز سنت سابانتوی به طرز شگفت انگیزی میان تاتارهای مسلمان و مسیحی مشترک است.حتی تغییراتی که کلیسای پراوسلاونا در قرن های اخیر در زمان و نام و نحوه انجام آئین های آن برای مسیحی کردن و مصادره به مطلوب این جشن اعمال کرد نتوانست هویت اصیلش را تغییر دهد. در دوران شوروی نیز تلاش شد تا سابانتوی در جشن های تابستانی باستانی روسی به نام شین مستحیل شود اما مشکل اینجا بود که شین در میانه تابستان برگزار می شد و نه آغاز فصل شخم زنی و ضمنا هویت خاصی را بازتاب نمی داد. هرچه بود دخالتهای مسیحی و کمونیستی در سابانتوی نه تنها این سنت تاتاری را تضعیف نکرد بلکه از آن یک مناسبت ملی و چه بسا بین المللی ساخت. نشان به آن نشان که امسال جشنهای سابانتوی در خارج از روسیه نیز به شکل مبسوطی توسط جوامع تاتاری پایتخت های مختلف از جمله لندن، استانبول، تاشکند،کی یف، تالین ، ریگا و پراگ و در چندین شهر آمریکا و کانادا برپا شدند. با وجود اختلاف زمانی این مراسم از اول خرداد تا اوایل مرداد ماه و حتی تنوع آئین ها، سابانتوی حالا مهمترین میراث مشترک تاتارهای چهار گوشه جهان اعم از مسلمان و مسیحی و لائیک است و این برای ملتی پراکنده و نه چندان بزرگ با دغدغه حل شدن در جوامع پر جمعیت تر پیرامونی و روند روز افزون جهانی سازی، غنیمت است.
علاوه بر این به لطف حرکات موزون مشترک روسها و تاتارها در جشن های سابانتوی و در سایه همزیستی بی نظیر مسلمان و مسیحی یا روس و ترک – و البته فوران نفت و گاز از میادین روماشکینو - حالا تاتارستان طی سه دهه پس از فروپاشی شوروی به شکوفا ترین جمهوری با اکثریت مسلمان که از بلوک شرق به جا مانده تبدیل شده است.
می توان گفت که امروز جمعیت تقریبا ۴ میلیون نفری تاتارستان که حدود نیمی از آن را مسلمانان- شامل یک میلیون و دویست هزار تاتار- تشکیل می دهند نسبت به که اکثریت جمهوری ها و کشورهای اوراسیا با جوامع مسلمان بزرگ، حال و روزی بسیار خوش تری دارند به ویژه نسبت به دیگر «ِِستان» های آسیای میانه و قفقاز.در مقام مقایسه، درآمد ناخالص ملی ۵۰ میلیارد دلاری تاتارستان آن را نه تنها فراتراز اغلب جمهوری های اروپایی جدا شده از شوروی نظیر سه قلوهای بالتیکی و بلاروس ،ارمنستان ، گرجستان و مولداوی قرار می دهد بلکه به لحاظ درآمد سرانه، رفاه اجتماعی و قدرت خرید هم آنها وضعشان از خیلی از کشورهای شرقی عضو یا ذخیره اتحادیه اروپا مثل اوکراین، رومانی، اسلواکی ، اسلوونی ، بلغارستان و یونان بهتراست.
اما شکوفایی اقتصادی و مواهب طبیعی در کنار ثبات اجتماعی و سیاسی،تاتارها را به فکر برآورده کردن یک رویای قدیمی انداخته تا سرانجام موقعیت جغرافیایی شان به عنوان شمالی ترین سرزمین اسلامی را به موقعیت فرهنگی تاج جهان اسلام تبدیل سازند. کازانی که از دو قرن پیش مبداء بسیاری از تحولات مصلحانه در جهان اسلام بود امروز نیز از نگاه اغلب ناظران خارجی بخاطر زیبایی و سبزی خیره کننده و هم زیستی کم سابقه ادیان در کوچه ها و خیابانهایش ،نمونه ای از یک بهشت اسلامی زمینی است.
با همین پشتوانه است که رستم مینیخانف، رئیس جمهور تاتارستان جایزه ای ۵۰۰ هزار روبلی را برای بهترین آثار در ستایش اسلام ترتیب داده است. اما تحولات شتابان تری در جهت هر چه اسلامی تر کردن جامعه تاتارستان در راه است. مینیخانف هفته گذشته بخشنامه مربوط به تعطیلات رسمی عید قربان در این جمهوری را امضا کرد. یک هفته جلوتر از آن نیز کنگره سراسری تاتارها در کازان عملا تبدیل به یک همایش اسلامی شده بود که در حاشیه آن برنامه ای مبسوط برای حمایت از فعالیت های اسلامی در دیگر مناطق روسیه ارائه شد.
به قول «روسلان قربانف»، سیاستمدار جوان و یکی از مشهور ترین چهره رسانه ای مسلمان در این کشور، تاتارها نماد هویت خواهی سازنده در دوران دشوار و پر تنش پسا فروپاشی بوده اند.از نظر این محقق داغستانی انستیتوی شرق شناسی روسیه ،آنها در این سه دهه نه تنها بهترین تصویر را از تمدن اسلامی در روسیه بلکه حتی شاید در غرب ارائه کرده اند. با این وجود غلبه تفکر سلفی و وهابی در میان مهمترین قشر مذهبیون تاتار با سرمایه گذاری های حامیان اصلی تروریسم تکفیری یعنی امارات و سعودی ، باعث شده شدت موج اسلام گرایی اخیر در این جمهوری نگرانی هایی را چه در مسکو و چه در خود کازان در پدید آورد.نگرانی از این که مبادا منطقه ای که مدتها نماد توازن میان دینداری و مدارا در روسیه بوده است دچار شکاف مذهبی شود.
نهضت ضد رقص
بسیار طبیعی است که سابانتوی، نماد فرهنگی تاتارها نیز در معرض این تحولات و حتی بر سر دو راهی «سنت قومی» و «سنت اسلامی» قرار گیرد. سرشناس ترین منتقد سنت رقص در سابانتوی، مفتی جوان تاتارستان است که یکی از فعال ترین و محبوب ترین و شناخته شده ترین چهره ها در میان مسلمانان روسیه به شمار می رود. «کامل سمیع الله» که بیشتر با تلفظ روسی و غلط نامش یعنی «کامیل سامیگولین» و با قید لقب «حضرت» شناخته می شود طی سالهای گذشته به طور مکرر در مورد منافات داشتن رقص و آواز با سنت های اسلامی تذکر داده است.او همچنین مخالف جدی باز شدن باب مبحث لایف استایل (سبک زندگی ) حلال به جای مبحث شرعی «حلال» است چرا که « لایف ستایل» را اساسا ایده ای غربی می داند.
او در جدیدترین اظهار نظرش در مورد سنت رقص دوشیزگان و زنان در اعیاد ملی و مذهبی در مقاله ای برای روزنامه «ریالنو ورمایا» چاپ کازان نوشت:« سال به سال این سواد در ذهن مسلمانان ایجاد می شود: آیا این درست است که مولید (جشن میلاد نبی اسلام) یا سابانتو را با جذب سنتهایی ملی جشن بگیریم که هیچ ارتباط مستقیمی با اسلام ندارند؟»
سمیع الله همچنین خواستار ممنوعیت برگزاری مراسم رقص و آواز به مناسبت عیدهای ملی و مذهبی در محیط مساجد تاتارستان شده است.
او حالا بخاطر ایستادن در مقابل اکثریت، از سوی تاتارهای سکولار و روسها متهم می شود که جزو نسل طلبه های درس خوانده مدارس اسلامی «تیمیزاسیون» شده است یعنی مکاتبی که از دهه ۱۹۹۰ مثل قارچ سر برآورده و تحت تاثیر عقاید ابن تیمیه ، پدر وهابیت و تحت حمایت دلارهای سعودی بوده اند.او همچنین به خاطر مراودات بیش از اندازه با شیخ نشین های عربی مورد انتقاد قرار می گیرد.
اما در دیدار دو ماه پیش با «کامل سمیع الله» در کازان،شخصا این روحانی جوان ۳۳ ساله را یک مسلمان نخبه ،متفکر، با شخصیتی الگو و رفتار و افکاری معتدل به ویژه در زمینه های مورد اختلاف مذاهب اسلامی یافتم.
در عقاید سیاسی و اجتماعی این مفتی حنفی ردپایی از افراط گری دیده نمی شود. بیانیه های اخیرش بر علیه گروه تروریستی داعش و یا در نکوهش اقدام دولت آمریکا برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی،حکایت از بینش عمیق اسلامی و همچنین استقلال رای او از قطب های سیاسی دارند چه در مواضعش نه به سمت ریاض غش کرده و نه مسکو.
اتفاقا «حضرت کامل» - آن طور که مقلدهایش صدایش می کنند – منادی مدارا بوده است و حتی پیش از آن که به عنوان جوانترین مفتی تاتارستان معرفی شود بخاطر نظریه اش مبتنی بر روا بودن مدارا میان مسلمانان و پیروان دیگر ادیان در جامعه چندفرهنگی روسیه شهرتی به هم زده بود.در سال ۲۰۱۳ بود که او سندی راهبردی را در این زمینه به شورای رهبران مذهبی تاتار ارائه کرد و یک سال بعد به ریاست «هیئت روحانی مسلمانان تاتارستان» برگزیده شد.
او حتی برای آن که به مخالفت با نوگرایی متهم نشود تلاش دارد در رویدادهای مدرن و مختص جوانان مثل المپیک دانشجویان جهان یا جام جهانی فوتبال شرکت کند. سمیع الله در مورد دیدگاه شرعی اش در مورد سابانتوی نیز تنها به امر و نهی اکتفا نکرده و چند سالی است با گروهی از همفکرانش در هیئت حاکمه تاتارستان از جمله «امام محتسب»، قاضی دادگاه شرعی این منطقه، یک سابانتوی کاملا اسلامی را در یکی از روستاهای شمال این جمهوری برپا می کنند تا الگویی مناسب برای مهمترین جشن هم قومان م هم کیشانش در روسیه ارائه دهد.
۲۶ خرداد ماه امسال شاهد بودیم در این مراسم که در روستای بورباش در منطقه بالتاسینسکی برپا شد، کسی نرقصید و هیجان مسابقات و جشن های «میدان» و ورزش های محلی بخصوص کشتی «کوراش» جایگزین پایکوبی هایی شدند که همان زمان در کازان و اغلب شهرهای اطراف برپا بودند. مراسم قرآئت قرآن و مناجات و مسابقات سرگرم کننده متنوع برای کودکان و نوجوانان همراه با اهدای جوایز ارزشمند به آنها تلاشی بود تا وجهه فراموش شده سابانتوی برای تربیت کودکان یاآوری شود.اگرچه هنوز دیدگاه سمیع الله در مورد موسیقی های محلی و رقص های حماسی تاتاری روشن نیست و احتمالا در این زمینه او بیشتر دنباله روی فقه حنبلی و سلفی است تا فقه حنفی رایج در تاتارستان اما در هر حال ابتکار عمل او ستودنی است و سبک اسلامی سابانتوی می تواند بزودی شایع شود. تغییر رسم زمانه است؛ سنتی که ریشه در جشن شخم زنی تاتارها داشت حال می رود تا به شخم خوردن سنت های قومی آنان منجر شود.
نظر شما